سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرش دستباف

فرش اصفهان (1) :

تهیه و گردآوری: ر.هاشمی

فصل اول : تاریخ اصفهان

بدون تردید اصفهان زیباترین، با اهمیت‌ترین و مطبوع‌ترین شهرهای ایران است. بازدید کنندگان از این شهر حتی برای یک لحظه نمی توانند فراموش کنند که اصفهان زمانی یکی از باشکوه ترین پایتخت های آن دوران شگفت آور تاریخ یعنی پایان قرن شانزدهم بوده است.این شهر دارای سوابق تاریخی و وقار اصالتی است که تهران متجدد و تازه به دوران رسیده فاقد آن است. :) ادوارز 1357 ص338(

اصفهان در دوران هخامنشی به نام « کی » شناخته شده است و پارتیکا که امروز فریدن نامیده می شود، از نواحی آباد و مشهور آن بوده است. در زمان اشکانیان، اصفهان قلمرو یکی از پادشاهان جزء ( ساتراپ ) بوده است، و در دورة ساسانیان اعضای هفت خانوادة بزرگ ایرانی که دارای مشاغل عمده و مناصب سلطنتی بوده اند در اصفهان سکونت داشته اند، و این شهر جزء حکمرانی آنان به شمار می رفته است.

در زمان خلافت عمر، این شهر به تصرف اعراب درآمده  و تا مدت 300 سال از طرف خلفا، حکامی در آنجا فرمانروایی می کردند. در آن اوقات شهر اصفهان به دو محلة مسلمان نشین به نام شهرستان و یهودیه تقسیم شده بود و بین این دو محله دیواری کشیده بودند و رکن الدولة دیلمی هر دو محله را یکی کرد.

اصفهان در دورة آل بویه و سلجوقیان پایتخت بود و بعد از سلجوقیان تا دورة صفویه دوبار دستخوش قتل و غارت و خرابی شد و در حملات مغول و تیمور صدمات فراوانی را تحمل کرد.

دوری از مرزهای غربی و همجواری با کویر سبب شد تا شاه عباس صفوی، برای در امان ماندن از دسایس عثمانیان در غرب، و افغانان در شمال شرقی، اصفهان را به پایتختی خود برگزیند.آب های پر برکت زاینده رود ،یکی از چند رود خانه فلات ایران این ناحیه را به صورت یکی از حاصل خیز ترین نواحی کشور درآورده است.به علاوه اصفهان دارای هوایی بسیار ملایم و سالم است.علت اینکه سلاطین قاجار در قرن نوزدهم پایتخت را از اصفهان به تهران منتقل کردند این نبود که تهران از لحاظ موقعیت بر اصفهان برتری و امتیاز داشت، بلکه علت آن حسادت و حفظ اعتبار و نفوذ سلسله ای بود:) ادوارز 1357 ص338(

 

(اصفهان در زمان صفویه یکی از مراکز عمده ی قالی بافی بود. در این شهر تعداد زیادی کارگاه های شاهی وجود داشت که در آن برای قصور سلطنتی و یا اهداء به سلاطین دیگر قالی های زربفت بافته می شد). ) نصیری 82،(

     قبل از اینکه شاه عباس این شهر رابه پایتختی خود برگزیند اصفهان شهر مهم و قابل توجهی به شمار می رفت. در قرن یازدهم یکی از سیاحان مسلمان از آن به عنوان بزرگترین شهر فارسی زبان امپراطوری ایران یاد کرده است. این شهر با دیوارهایی به طول 14 میل احاطه شده بود و دارای یک مسجد باشکوه، پنجاه کاروان سرای و دویست صّراف بوده است. :) ادوارز 1357 ص338(

اهتمامی که شاه عباس در احیاء و آبادانی اصفهان، مبذول داشت به زودی این شهر را از چنان عظمت و شکوهی برخوردار کرد که عنوان نصف جهان برای آن از روی نهایت فروتنی بود. زیرا، این شهر با شکوه به عنوان بهترین جلوگاه هنر بر زیباترین شهرهای جهان پیشی و برتری داشت. نوشته ها و خاطرات سیاحان مشهوری چون شوالیه شاردن و نقاشیهایی که آنان از این شهر در کتابهایشان به تصویر کشیده اند، خود بهترین گواه عظمت و شکوه این شهر، در دوران گذشته است. هنر دوستی شاهان صفوی و ارج و منزلتی که این سلسله برای هنرمندان قائل بودند و خصلت پسندیده ای که هر چیز را در حد کمالش می خواستند، انگیزه هایی بود تا با توسل به آن بهترین هنرمندان از هر صنف و طبقه ای، در کارگاههای شاهی گرد آیند، و آثار ارزنده ای را به وجود آورند که هنوز، بعد از طی قرون متمادی چشم و عقل را یارای باور آن نیست.

کارگاههای قالیبافی دربار صفوی متصل به کاخ سلطنتی در جنوب عالی قاپو بین میدان شاه وچهل ستون، با استفاده از بهترین مواد اولیه همواره زیر نظر شخص شاه عباس بزرگ به کار می پرداختند. قالیهای ارزشمند بیشترشان در شهرها و روستاهای اطراف اصفهان نظیر جوشقان و نجف آباد تهیه می شد. زیرا خود شهر اصفهان به واسطة داشتن آب آلوده به گچ مناسب این صنعت نبود.

 نمونه های ارزنده ای که از این دوره موزه های جهان را زینت بخشیده خواه در اصفهان بافته شده باشد و یا در شهرهای اطراف آن، یادآور این نکته که به هنر قالیبافی توجهی خاص مبذول می شده است.

در قرن چهاردهم این شهر بوسیله تیمور اشغال گردید، ولی در اندک زمانی مردم آن جسارت یافته به آن شوریدند.مغول ها نیز به شیوه خود مجازاتی بر آنها تحمیل کردند.یعنی 70,000 نفر از سکنه آن را به قتل رسانیدند.ولی این شهر مانند سایر شهرهای ایران که از مصائبی نظیر آن رنج برده بود با سرعتی عجیب به سوی او گام برداشت.به طوری که در قرن پانزدهم ابهت و آبادانی خود را بازیافت.سپس در پایان قرن شانزدهم شاه عباس آنرا به پایتختی خود برگزید و در اندک مدتی شایعاتی از جلال و شکوه دربار او در کشورهای مغرب زمین بر سر زبانها افتاد و تصوّر ها و تخیّلات و تهوّر و جسارت بسیاری از سیّاحان در دست داریم که در آن اقامت موقت خود را در پایتخت ایران شرح داده‌اند.در واقع راجب به هیچ یک از شهرهای مشرق زمین در آن دوره،تصویری روشنتر از آنچه اصفهان را در زمان شاه عباس و جانشینان بلافصل او نشان می دهد ،دردست نداریم.

     حمله افغان ها به این دوران مشعشع پایان داد. اصفهان در فتنه افغان آسیب فراوان دید و تعداد بسیاری از هنرمندان و صنعتگران خود را از دست داد. ) نصیری 82،(

در سال 1772 پس از جنگ ننگینی در پایتخت لشگر ایران با اینکه از لحاظ نفرات و سلاح بر دشمن برتری داشت شکست فاحشی خورد و شهر در اندک مدتی محاصره شد و شاه سلطان حسین جبّان ، آخرین پادشاه سلسله صفویه تاج خود را به مهاجمان تسلیم کرد.ابتدای امر فاتحان با ساکنان شهر رفتاری ملایم داشتند ،ولی در قزوین مردم شورش کردند و فرمانروای افغان ها از ترس اینکه مبادا مردم پایتخت نیز بر ضدّ وی قیام کنند، امر به قتل وزرا و شاهزادگان داد  و سپس شهر را تسلیم سربازان کرد تا آن را غارت کنند.اوامر او اجرا گردید و مدّت چهارده روز قتل و غارت و تاراج ادامه یافت .هفت سال بعد ندر قلی (بعد ها به عنوان نادر شاه به تخت نشست)افغان ها را در دو جنگ بزرگ شکست داد و شهر اصفهان را آزادی بخشید.وی در سال 1736 مقام شاهی یافت و یکی از نخستین اقدامات وی آن بود که پایتخت را به زادگاه خود شهر مشهد منتقل سازد.از آن زمان تا کنون اصفهان دیگر به عنوان پایتخت برگزیده نشد.کریم خان زند شیراز را پایتخت خود کرد و پایتخت سلاطین قاجار نیز تهران بود که تا به امروز نیز این سمت را حفظ کرده است. :) ادوارز 1357 ص338(

 مدت 200 سال اصفهان ایستادگی کرد،ولی با اینکه ادوار کوتاهی تحت حکومت شاهزاده و یا حاکم روشنفکری موقتاً از آسودگی برخوردار بود به تدریج رو به ویرانی می رفت.

اصفهان جز در دورة قاجاریه که مقر حکومت برخی از شاهزادگان خود کامه نظیر مسعود میرزا ( ظل السلطان ) شد، دیگر مورد استفاده قرار نگرفت. ظل السلطان نیز در اضمحلال و تخریب اصفهان از هیچ کوششی دریغ نورزید، به نحوی که بسیاری از بناهای ارزنده و تاریخی این شهر و اشجار کهن به دستور وی نابود شد.

     در جنگ جهانی اول اصفهان یکی از مراکز عمده تهیه قالیچه بود و پس از آن نیز بحران های زیاد اقتصادی تاثیری در کار اصفهان نکرد.چون قالیچه های آن بسیار ارزان تهیه می شوند ،. گرچه تولیدات فرش بسیار اندک بود لیکن از نظر کیفیت چیزی از قالیهای قدیم کم نداشتند. تنها کاربرد ابریشم در آنها متداول نبود و تارهای نقره ای در زمینه به کار نمی رفت با این حال، این قالیها به واسطة کاربرد نقشهای مجرد فاقد نقشهای اصیل اولیه بودند. جنگ جهانی دوم از دو نظر لطمه شدیدی به قالی بافی اصفهان وارد نمود.یکی از آن جهت که بازارهای اروپا به واسطه جنگ بر روی این صنعت بسته شدند و دیگری از آن نظر که عده ای از صنعتگران و بازرگانان سودجوی اصفهانی در اثر گران شدن مواد اولیه قالی مانند رنگ و پشم به فکر تقلب در آنها افتادند.مدت چند سال رنگهای بسیار کم ثبات و پشمهای غیر مرغوب و حتی سلولز های بازیافته شده در قالی های اصفهان بسیار دیده می شد.ولی در اواخر جنگ و پس از آن به واسطه بازار داخلی خوبی که پیش آمده بود عده ای از کارگاهها توانستند تعدادی قالی خوب به بازار بفرستند. ) نصیری 82،(

   

 

 


ارسال شده در توسط سید محمد ویسیان

فرش پاکستان

تهیه و گردآوری: ا. رحمتی

 

پاکستان:

 

پاکستان تا سال 1947 میلادی در واقع قسمتی از شبه جزیره هندوستان بود اما پس ازآن به موجب قانون استقلال هند که درسال 1947 میلادی از تصویب مجلس عوام انگلستان گذشت از تاریخ اوت 1947 میلادی به دو کشور پاکستان و هند تقسیم شد .از این رو عمده فرشهای تولید شده در این کشور از لحاظ سوابق تاریخی با فرش بافی هند مشترک بوده و بین آنها نمیتوان تفاوتی قائل شد. اما عمده ترین مراکز قالیبافی پاکستان مرهون قالیبافانی است که اکثر آنها مسلمان بوده و پس از استقلال پاکستان و جدایی آن از شبه جزیره هند به پاکستان مهاجرت نمودند .

در طی 50 سال گذشته اکثرطرحهای مورد استفاده  بافندگان پاکستان - به جز موارد محدود - متاثر از طرحهای کاملاً ایرانی است و آنان در تقلید از طرحهای فرش ایران بیش از بافندگان هندی فعالیت داشته اند. در واقع بسیاری از طراحان هندی سعی در دخالت شیوه های هندی در طرحهای فرش نموده و شاید در برخی موارد به موفقیت هایی رسیده باشند اما طراحان و بافندگان پاکستانی در واقع تابع بی چون و چرای فرشهای ایرانی بوده اند.

طرحهای اصفهان و کاشان وکرمان در انواع افشان و لچک  ترنج و شاه عباسی و همچنین طرح معروف سبزی کار کرمان بسیار مورد توجه بافندگان پاکستانی بوده است. حتی در نمونه های قدیمی تر با قدمت 30 الی 40 سال میتوان کپیه هایی از فرشهای قوچان و عشایر شرق کشور را در فرشهای پاکستانی مشاهده نمود که البته از لحاظ روش بافت و مواد اولیه به کار رفته کاملاً قابل شناسایی هستند. در برخی موارد طرحهای فرشهای افغانی (عمدتاً بلوچ) نیز مورد استفاده بافندگان پاکستانی می باشد. از نمونه های بارز طرحهای تقریبی  که توسط طراحان و بافندگان پاکستانی میباشد از جمله: طرحهای کرمان قالیچه هایی با طرحهای شیخ صفی به صورت کف ساده و همچنین نقشی از فرش ماهی درهم مشاهده میشود .

 

طرح و نقشه فرشهای پاکستان

فرش بافی پاکستان پس از جنگ دوم جهانی و کسب استقلال با برنامه ریزی و مطالعات کافی رو به رشد میگذارد. تا در این زمان قالیبافی این کشور تحت تاثیر قالیبافی هند بوده است به عبارت دیگر آنچه که هندی ها از ایران و دیگر کشورها اقتباس میکردند در فرش بافی پاکستان نیز اعمال میشد دولت مستقل پاکستان در دوره جدید با تاسیس سازمانها و کارگاههای تولیدی متخصصین و تولیدکندگان فرش دست بافت را گرد هم آورده و با پرداخت یارانه تولید موجبات احیای مجدد حرفه ای که رو به انحطاط گزارده بود را فراهم می آورد. از جمله کارهای حمایتی به عمل می آورند این گونه که بافندگان با تجربه را با امتیازاتی منحصر به فرد از هند و ترکمنستان به کشور فرا خوانده و شهرهایی مثل کراچی لاهور و اسلام آباد در کارگاههای تازه تاسیس به کار میگمارند .

از سال 1960 میلادی به منظور تولید بیشتر و توسعه صادرات و امور بازرگانی فرش با تمهیداتی ویزه به عمل می آورد از قبیل معافیت از مالیات و بهره مندی از کمکهای مالی دولتی و شرایط مناسبی را برای ترویج فرش بافی کشور به وجود می آورد یکی دیگر از اقدامات موثر دولت این بوده که برای برخی از بافندگان که علاقه به اشتغال در مراکز کارگاهی متمرکز نداشتند مساعدت مینمود تا این قبیل افراد کارگاههای شخصی و خانگی را راه اندازی کنند برای تشویق و ترغیب با انعقاد قرارداد های مقاطعه کاری به آنها کمک میکرد تا ابزار تولید تملک داشته باشند با این روش شخص مالک ابزار کار و حاصل تولید میشد با اعمال این روشها یعنی استخدام نیروی کار ثابت درکارگاهها و کمکهای مالی برای تولیدات خانگی شرایط مناسبی فراهم شد تا صادرات فرش این کشور به سرعت افزایش یابد .

مواد اولیه بافت فرشهای پاکستانی ابریشم و پشم و نخ پنبه ای است که با گره نا متقارن به صورت دو پوده و با رج شمار بالا (ریز بافت) در قیاس با فرشهای هندی بافته می شود.

فرشهای پاکستان از نظر طرح و نقشه دو دسته اند :دسته اول فرشهایی هستند که با طرحها و نقشه های ترکمنی به نام گل بخارا و همچنین نقشه های شکسته و هندسی ساده بافته می شوند که در واقع طرحهای محلی محسوب میشود . دسته دوم فرشهایی هستند که با طرحهایی دیگر کشورها مثل ایران و ترکیه و هند تولید میشوند و معمولاٌ به نام موری بخارایی و موری کاشان و موری اصفهان و... شهرت دارند .

به طور کلی طرحهایی که در فرش بافی پاکستان رواج دارد عبارت اند از .. نقشه بخارایی ترکمن و نقشه های بلوچی و نقشه های روستایی و نقشه های آناتولی یا ترکیه ای و نقشه های هندی و نقشه های ایرانی از قبیل انواع لچک و ترنج و طرحهای افشان شاه عباسی و نقشه های درختی و شکارگاه جانوری و نقشه های محرابی ...

 

فرشهای تقلیدی پاکستان از فرشهای اصیل ایرانی

 

یکی از طرحهای تقلیدی پاکستان از فرشهای ایرانی طرحهای لچک و ترنج کاشان و اصفهان است که با نهایت  دقت در پاکستان کپی شده و تمامی عناصر و نگاره ها و رنگها را بدون کمترین تغییری بافته اند بسیارند از این نمونه هایی که در بازار از لحاظ اقتصادی رونق تجاری دارند و توسط پاکستان بافته می شود .

یکی دیگر از فرشهای تقلیدی فرش تبریز محرابی گلدانی و قندیل دار است و اگر این طرح را با محرابی قرن 19 میلادی تبریز مقایسه کنیم اصالت ایرانی آن را کاملاً در میابیم. آرایه های موجود در قندیل از قبیل گلهای شاه عباسی و یا نحوه آرایش نقش پایین زمینه که همانند گلدان نشان داده شده و همچنین نقوش ریزی که برای زینت حاشیه های باریک اول و دوم کناری به کار رفته اند ایرانی بودن آن را تایید می کنند شیوه این نقش پردازی در آذربایجان شرقی از قرن 19 میلادی رواج می یابد حتی در برخی از فرشهای امروزی از این گلها در ابعاد گوناگون استفاده می شود .

 

منابع:

طراحی نقشه فرش ایران و جهان 2، تالیف مهندس شیرین صوراسرافیل، چاپ دوم سال 1379

شناخت طرحها و نقشه های فرش های ایران و جهان ، تالیف ابوالفضل وکیلی ، تاریخ انتشار 1382

 


ارسال شده در توسط سید محمد ویسیان

در این صبح فرخنده تابناک

که از زندگی دم زند جان خاک

 بیا با دل و جان پاک

همه لحظه ها را به شادی سپار

نوایی هم آهنگ یاران  برآر

خوش آمد بهار


ارسال شده در توسط سید محمد ویسیان

عناوین تحقیق

رنگرزی نخ پشمی با رنگزای راکتیو

ماشین های رنگرزی

رنگرزی نخ پشمی با رنگزای اسیدی و بازیم

سفیدگری ابریشم

سفیدگری پشم

لکه گیری  و لکه برداری

بی رنگ نمودن رنگهای بکار رفته در الیاف پشم و ابریشم

صمغ گیری ابریشم

رنگرزی نخ پنبه با رنگزای مستقیم

رنگرزی نخ پشمی با رنگزای کرومی و متال کمپلکس

بررسی و اطلاعاتی در خصوص گیاه چوبک و کاربرد آن

استاندارد رنگهای مصنوعی به کار رفته در فرش دستباف

آب مورد استفاده در رنگرزی و روشهای سختی گیری آب

تاریخچه رنگرزی در ایران

کربونیزاسیون

ضد بید کردن


ارسال شده در توسط سید محمد ویسیان

 تهیه و گردآوری: ف :زندی

رنگرزی : ‏
بهترین و آسان ترین راه شناخت قالی هریس شناخت رنگ و رنگبندی آن است .

استفاده از رنگهای لاکی ، عنابی و سرمه ای در متن اصلی جلوه ی خاصی به این قالی داده است ، که این سه رنگ ، رنگهای اصلی این منطقه بوده و در متن و حاشیه ها مورد استفاده قرار می گیرند . به استثناً این سه رنگ اصلی استفاده از رنگهایی همچون : روناسی ، قهوه ای ، صورتی روشن و سیر ، عاجی ، سبز تیره ، نارنجی ، آبی روشن و قهوه ای ، در متن معمول می باشد و ترکیب زیبایی به وجود می آورند .

نمونه های قدیمی و آنتیک در رنگ گوناگون آبی در بازار ها و حراجی ها یافت می شود . رنگ های قهوه ای و بژ ‏و فیروزه ای نشانه ی فرش های قدیمی تر است.
امروزه روستاییان نخ های آماده را از بازار های تبریز و اردبیل تهیه می کنند . اغلب این نخ ها پشمی است که ‏از دباغ خانه ها بدست می آید و از حیث جنس با نخ هایی که قبلا از ایلات چادر نشین می خریدند تفاوت بسیاری ‏دارد . نخ های ایلیاتی دارای الیاف بلند و جلا و تاب بیشتری بود و وقتی آنرا رنگ می کردند .رنگرزی مواد مصرفی تا دو دهه قبل به صورت گیاهی صورت می گرفت . به علت وجود مواد رنگزا در این منطقه اکثر مردم برای رنگرزی خامه مصرفی خود به صورت سنتی از آنها سود می جستند که یکی از عوامل با شکوه بودن این قالی به شمار می رود . این قالی ها در اثر پاخوردگی شفاف شده و رنگ های دلنشین و بکری به خود می گیرند و روی هر صاحب دلی را طراوت می بخشند .

 امروزه به دلیل خشکسالی، مهاجرت روستائیان به شهرها، پائین آمدن قیمت فرش، از دست رفتن بازار فروش، بالا بودن هزینه ی رنگرزی گیاهی و ... کارگاههای سنتی تعطیل شده اند و دیگر شادابی سابق رنگ در گل ها و برگ های آن دیده نمی شوند.

بررسی 1918 کارگاه آمارگیری شده مشخص نموده است که تعداد کارگاههایی که با رنگرزی گیاهی قالی تولید می کنند 18 مورد است و مابقی برای تولیدات خود از رنگ خامه هایی که با رنگ های شیمیایی رنگرزی شده اند، بهره می گیرند . یعنی 99 درصد مواد اولیه ای که در بافت قالی هریس مورد استفاده قرار می گیرند با رنگ های شیمیایی رنگرزی شده اند و تنها 1 درصد از آنها با مواد رنگزای گیاهی رنگرزی می شوند.

رنگبندی قالی هریس به دلیل ذهنی بافی از شیوه ی خاصی پیروی می کند و همانند ترکی بافت که از کارت رنگ استفاده می کنند، نیست. هیچ گونه پیش طرحی برای رنگبندی وجود ندارد و بافندگان با استفاده از تجربیات و هنر خود به این کار می پردازند.

 مورد استفاده در رنگبندی این قالی کمتر از 16 رنگ است اما استادان ماهر با سلیقه ی خود ترکیب رنگی دلنوازی را از آنها درست می کنند. اگر استاد قالی در نیمه های کار آن را رها کند، ادامه ی کار برای استاد دیگر مشکل خواهد بود،زیرا سلیقه هامتفاوت می باشد و در نتیجه رنگبندی قالی خوب و یکنواخت از آب در نمی آید.
از دیگر روستاهای این ناحیه که نام برده شد ، بخشایش و گراوان و سراب بعد از هریس حائز اهمیت می باشند که ‏در بخشایش و گراوان طرح های مشابه هریس در اشکال شبه چهار گوش با رنگ های سنتی تولید می کنند که ‏نسبت به گذشته ملایم تر شده است منتها دارای بافت خشن تر و تراکم کمتری است . ‏
کلگی های بلند و باریک و بسیار نادر از دیگر قالی های بخشایش است که از طریق رنگ زرد بسیار زیبا و ‏لطیفش در کنار مایه های آبی گلی ، قهوه ای بسیار کم رنگ وآجری روشن همچنین طرح های درشت گیاهی و گل ‏که ملهم از نقش هراتی است مشخص می گردد. ‏
در تعداد زیادی از قالی های هریس و سراب قرن گذشته ( که در آمریکا به نام سراپ ‏serap‏ ) نامیده می شود و ‏ویژگی سبک و رنگ مشابهی را باز می یابیم : رنگ های ویژه ای که از ترکیب رنگ های به کار رفته در ‏رنگرزی ناشی می شود بر عکس قالی های بخشایش که از نقش تکراری روی تمام سطح زمینه بوجود آمده اند ‏قالی های سراب از چهار لچک و یک ترنج مرکزی و یا از دو سه ترنج تشکیل شده اند . ‏
ترنج مرکزی غالبا به شکل مربع یا ستاره ای است اشکالی از لوزی که به سوی مربع شدن گرایش یافته است . ‏محیط بیرونی آن پلکانی است و در بالا و پایین آن به جهت ریشه ها دو عدد گل ( به عنوان سر ترنج ) قرار گرفته ‏است همچنین قالی های سراب به صورت کناره و دارای پرز نسبتا بلند اند و بافت آنها متراکم تر از بافت قالی ‏های هریس است .

 

     منابع و ماًخذ

 شناخت قالی ایران جواد یساولی

پژوهشی در فرش ایران تورج ژوله

مجموعه مقالات اولین سمینار ملی تحقیقات فرش دستباف - جلد اول

قالی ایران سیسیل ادواردز، ترجمه ی مهین دخت صبا

سایت های اطلاع رسانی : 

                                    www.rugart.org                                        carpet.comwww.khorasan

 

 


ارسال شده در توسط سید محمد ویسیان

                                  فرش هریس(2):

تهیه و گردآوری: ف :زندی


طرح:

طرحها و نقوش قالی هریس را می توان به هفت طرح ، به شرح ذیل تقسیم بندی کرد :

1 طرح تاجری : این طرح با حاشیه های باریک در کناره و ترنج بزرگ در وسط آن بافته می شود . لچک آن نسبت به ترنج بسیار کوچک بوده و نقوش هندسی سرتاسر متن را پر می کند . یک نوار باریک حاشیه ی بزرگ را به دو قسمت تقسیم نموده و تا انتهای قالی به صورت چرخشی ادامه پیدا می کند .

2- طرح توکلی : توکلی یکی از تجار تبریز بوده و به نام او در منطقه ی هریس مشهور شده است . این طرح یک ترنج کوچک دروسط متن و بدون سر ترنج و چهار لچک کوچک در گوشه های آن دارد . حاشیه های این طرح تشکیل شده از یک حاشیه ی بزرگ و دو حاشیه ی کوچک که نقش سماور در حاشیه ی بزرگ آن به شکل ماهرانه ای طراحی شده و زیبایی خاصی به طرح بخشیده است .

3-  طرح چلنگری : در این طرح چهار لچک بزرگ که قسمت عمده ی متن قالی را پوشانده و یک مدالیون که در وسط طرح دیده می شود ، وجود دارد . حاشیه های آن عبارت است از دو حاشیه ی کوچک و یک حاشیه ی بزرگ که شکل قوری زیبای خاصی به حاشیه ی آن بخشیده است و به صورت سلسله وار در حاشیه تکرار شده است .

4- اسماعیل بیگ : این طرح دارای یک ترنج کوچک در وسط و چهار لچک در گوشه ها می باشد . سر ترنج به صورت آویز در بالا و پایین قرار می گیرد . سه شاخه گل در وسط ، چپ و راست لچک ها خود نمایی می کنند . این طرح را یک شکل خاص از بقیه ی طرح ها جدا می نماید و آن نقش سماور است که همانند نقوش توکلی در حاشیه ی بزرگ تکرار می شود و زیبایی آن را صد چندان می نماید . همچنین دو طره کوچک یا زنجیره به عنوان حاشیه ی کوچک از اطراف ، حاشیه ی بزرگ را احاطه می نمایند .    

  قالی بافان هریس در گذشته از به کار بردن نقشه احتراز می نمودند و اغلب فرشهای خود را به کمک حافظه می بافتند و یا حداکثر از طرح قالیچه ی دیگری که در کنار دستگاه آویزان بود در پی گیری نقشه ی فرش یاری می جستند. نقشه قالی های هریس معمولا لچک ترنج است که در اصطلاح محلی آن گوشه گوبک می گویند .‏ نقوش گیاهی و برگ بلوط از دیگر نقوشی است که معمولا زمینه ی فرش را می پوشاند .

    قلم و طراحی هریس ، شبیه فرش بیجار است .
از مشخصات حاشیه قالی هریس برگ بلوط و گلهای شاه عباسی و همچنین گل بوته هایی که بین دو برگ و یا ساقه ی ختایی قرار گرفته اند و معلوم ‏نیست در چه زمانی این حاشیه تبدیل به نوعی طرح موسوم به خرچنگی شده است در واقع وجه مشخص فرش ‏های هریس حاشیه خرچنگی آن است که احتمالا از مراکز قالی بافی هم جوار به خصوص کردستان مشتق شده ‏است . همچنین حاشیه معروف توسباغه ، یا بالوق شاماما و یا سماوری نیز از جمله حواشی متداول هریس است.

نکته جالب در فرش هریس ، نداشتن بته یا بته جقه به صورت بسیار واضح در فرش است . ولی در حاشیه ی بعضی از فرشهای هریس دو بته به هم چسبیده دیده می شوند که حالت سربند را تشکیل می دهند . همچنین فرشهای هریس ترنجهای مرکزی مربع شکل بزرگی دارند .
نقشه با ترنجی کف ساده ( قاچ خاتون ) داش خاتون.
ترنجی لوزی (حاج عظیمی ) ترنجی مدور (صمد خانی) ‏
و نوع اسلیمی و افشان که هر دو با طرح های اسلیمی افشان شهری متفاوتند از طرح های فرش های این ناحیه می ‏باشد . و نقش های تاجری که از مهمترین نقشه های فرش های هریس می باشد.
نقوش قالی هالی هریس اغلب طرح های اسلیمی و نخل و گل در رنگ های گوناگون هستند . فرش های هریس با ‏وجود آنکه همگی در یک سبک بافته می شوند و کمتر مشابه یکدیگر هستند فرش های این ناحیه معمولا در سبک ‏شاخه شکسته در اندازه های متوسط و بزرگ بافته می شوند . و مدالیون مرکزی قالی اغلب بسیار پر کار و گاه به ‏شکل مستطیل و یا مربع که در زمینه ی اغلب آنها با طرح های اسلیمی تزیین شده اند . ‏
ترنج میانی بر زمینه ی فرش تسلط کامل دارد به نحوی که قسمت بزرگی فرش را می پوشاند . لچک ها نیز اغلب ‏مشابهت فراوانی با ترنج میانی دارد قالی بافان هریس در گذشته از نقشه استفاده نمی کردند و اغلب فرش های خود ‏را به کمک حافظه می بافتند و یا حد اکثر از طرح قالیچه ی دیگری که در کنار دستگاه آویزان بود در پیگیری نقشه ‏ی فرش یاری می جستند . طرح قالی های قدیمی با طرح های جدید هریس متفاوت است. در گذشته قالی بافان ‏هریس فرش های بسیار ظریف ابریشمی تولید می کردند بافت استادانه و بی نقص و نقش های جالب آنها چنان بود ‏که بعضا با بافت فرش های تبریز اشتباه می شدند این فرش های زیبا که در بین کلکسیونر ها هواخواهان فراوانی ‏دارد و بیشتر با الهام از فرش های ترنجدار ، محرابی گلدانی و درخت و بوته بافته می شوند .این روز ها از طرح ‏فرش های این ناحیه در هندوستان و رومانی نیز تقلید می شوند که از لحاظ کیفیت بافت و رنگ به سهولت از ‏فرش های هریس قابل تشخیص اند . ‏

     منابع و ماًخذ

 شناخت قالی ایران جواد یساولی

پژوهشی در فرش ایران تورج ژوله

مجموعه مقالات اولین سمینار ملی تحقیقات فرش دستباف - جلد اول

قالی ایران سیسیل ادواردز، ترجمه ی مهین دخت صبا

سایت های اطلاع رسانی : 

                                    www.rugart.org                                        carpet.comwww.khorasan

 

 


ارسال شده در توسط سید محمد ویسیان

                                  فرش هریس(1):

جغرافیا 
هریس یا هریز شهر کوچکی است در شمال غربی ایران در شمال تبریز در استان آذربایجان با آوازه ای والا که یکی از مراکز بافت مرغوبترین قالیهای ایران می باشد. ‏این منطقه ی تاریخی از ایران به علاوه ترکیه و ارمنستان مهم ترین و بیشترین نفوذ را در ایجاد پیشرفت صنعت ‏فرش در حال حاضر داشته اند. سبک خشن بافت آن ها تا حدی از مغول ها سرچشمه می گیرد کسانی که به ایران ‏حمله کردند در قرن13 در شمال غربی ساکن شدند و اینجا در این منطقه ی ناهموار کوهستانی این چادر نشینان ‏اعم از زن و مرد استعداد خاصی در بافت دارند . فرش هایی که با کیفیت بالا به وسیله دست و بدون ‏استفاده از هر گونه تکنولوژی پیشرفته .

فرشهای هریس را از لحاظ تاریخی به دو دسته تقسیم می کنند :

1- فرشهایی که متعلق به قرن 19 میلادی است و دارای تنوع طرح و رنگ بیشتری می باشند که عموما برگرفته از طرحهای گردان تبریز می باشند که دارای ویژگیهای شهری با خصوصیات نیمه شهری در همین دوره در روستاهای اطراف هریس نیز مثل مهریوان یا مهربان و گوروان یا گراوان فرشهایی بافته شده اند که کاملا انتزاعی هستند ، با طرحهایی شبیه بیجار و سنه ( سنندج ) .

2- فرشهایی که در صد سال اخیر بافته شده اند و عموما از یک طرح بیشتر تجاوز نمی کنند و آن هم لچک و ترنج شکسته با حاشیه ی ماهی در هم و چای دان . این نوع فرشها با همین طرح در روستاهای اطراف نیز بافته می شوند .

 


شیوه ی بافت هریس

 بافت قالی منشاء در آمد اصلی خانواده ها است . بافنده های این نواحی معمولا از شیوه ی گره دوبل یا متقارن ‏خودشان که متراکم و محکم است استفاده می کنند با بافتی درشت با هزار گره ترکی در هر دسی متر مربع . گره ‏نا متقارن فارسی نیز در این شهر مانند اردبیل دیده می شود . فرشهای این ناحیه معمولا دو پوده می باشد و به صورت لول بافته می شوند .آمارگیری از 2850 کارگاه قالیبافی منطقه ی هریس نشان می دهد که بیش از 80 درصد آنها تک بافنده هستند و از این تعداد 95 درصد آنها خانم می باشند .

بنا بر یک رسم دیرین دختران هریس مجبور بودند هرکدام برای جهاز خود یک تخته قالی ببافند و هنر خود را به این ترتیب به معرض نمایش بگذارند که این کار نسل به نسل ادامه یافته و امروزه نیز در بعضی مناطق رواج دارد .

تراکم گره های طولی قالی هریس همیشه از تراکم گره های عرضی آن بیشتر است . معمولا تراکم گره ی آن در 7 سانتی متر 20 میباشد،

در نتیجه یکی از دلایل اصلی پرگوشت بودن و پاخور بودن آن همان بالا بودن تراکم گره های طولیش است و به همین دلیل هرچه از عمر این قالی بگذرد زیباتر و براق تر می شود . امروزه خریداران قالی بسیار علاقه مندند که قالی کهنه ی هریس را خریداری نمایند . قیمت قالی های پاخور و کهنه ی هریس بیشتر از قیمت قالی های تازه و نو آن می باشد و بعضی هم به دلیل قدمت زیاد به چند برابر قیمت یک فروش نو فروخته می شوند .

میزان مواد اولیه ی مصرفی قالی های هریس نسبت به قالی های سایر مناطق بیشتر است . به دلیل این سنگینی ، حمل و نقل آن با ماشین صورت می گیرد و در خانه نیز توسط چند نفر جابجا میشود . برای هر متر مربع از قالی های درشت بافت بین 4 الی 5/4  کیلو پشم مصرف می شود  که این میزان برای قالی هریس بین 5/4 الی 6 کیلو گرم می باشد .

 فرش ترکی باف هریس به جهت دارا بودن نقوش ‏هندی طرفدار بسیاری در کشور های خارجی دارد . فرش های ابریشمی و پشتی خوش رنگ هریس از دیر باز ‏مطلوب بازارهای داخل و خارج بوده است . ‏
از پشم گوسفندان محلی و پنبه ی محکم به عنوان چله استفاده می کنند . در برخی مناطق همچون اردبیل ابریشم ‏ترکیب شده با کرک پشم جهت تولید فرش های مجلل و پر زرق و برق بوده است .
بافندگان محلی سابقا پشم های مورد ‏مصرف خود را از گوسفندان ایل شاهسون تامین کرده و با رنگ های گیاهی که به وفور در منطقه یافت می شدند ‏رنگ می نمودند در حالی که امروزه از کلاف های پشم که در تبریز تابیده و رنگ می شوند استفاده می نمایند . ‏ایل شاهسون اتحادیه ای است که از مهمترین طوایف ترکی زبان است که در شمال غربی ایران در مرز قفقاز وجود ‏دارد واژه ی شاهسون به معنی دوستار شاه است . شاهسون به خاطر گلیم های رسمی جل اسب که به طرز سوماک ‏بافته شده و با تصاویر اسب و آهو و پرندگان زینت یافته شهرت دارد

     منابع و ماًخذ

 شناخت قالی ایران جواد یساولی

پژوهشی در فرش ایران تورج ژوله

مجموعه مقالات اولین سمینار ملی تحقیقات فرش دستباف - جلد اول

قالی ایران سیسیل ادواردز، ترجمه ی مهین دخت صبا

سایت های اطلاع رسانی : 

                                    www.rugart.org                                        carpet.comwww.khorasan

 

 


ارسال شده در توسط سید محمد ویسیان